بالاخر ه روزی رفتن آغاز خواهد شد

انسان باید بداند که روزی رفتنش آغاز خواهد شد از این پدیده چند نتیجه می شود گرفت:

اول آنکه زیاد به شادی ها و امکانات وابسته نباشد چون بالاخره تمام خواهد شد.

و مهمتر اینکه روزی همه چیز به پابان خواهد رسید و زندگی دیگری را باید شروع کرد.

وقت یاران خوش

سالگرد دهساله

این وب در بهمن 94 دهساله شد. در این ده سال فراز و نشیب هایی داشته از دوستان نیز درخواست دارم که نظرات خود را در بهینه شدن این وب دریغ ندارند.

جق یارتان

انرژی منفی

همه انسانها درونشان انرژی منفی دارن ولی باید اونو با یاد خدا و ذکر و مهربانی های خدا وبندگانش مهار کرد. از این بابت نباید نگران بود این یک امر طبیعی هس ولی باید با مسائل غیر طبیعی - یعنی روحانی و ملکوتی که از جنس این عالم نیستند - این انرژی منفی را مهار کرد و در دل دفن نمود. چون اینها اقتضای بودن در عالم ماده است. به همین دلیل وقتی انسان می خوابد در خواب دیگر هیچ کدام از افکار و دغدغه های روزانه با او نیست. آنجا مسائل دیگری مطرح هست. به همین دلیل شیطان کارش این است که انسان را به این مسائل طبیعی و مادی نگران کننده مشغول کند. ولی انسانها بابد با نور الهی - که همان عبادت و ذکر و خدمت خالصانه برای مردم است - آن تاریکی ها را روشن کنند. خدای تعالی در آیت الکرسی می فرماید که خدا ولی مومنان است و آنها را از تاریکی ها خارج نموده و به سوی نور می برد. این تاریکی همین افکار منفی و دلهره های فراوان است که به خودی خود سراغ انسانی می آید ولی ما باید چراغ نور الهی را در دل روشن کنیم که این تاریکی ها زایل گردد. مثلا اگر کسی از نبودن عزیزی نگران هست این مسئله طبیعی است و همه - چه مومن و چه غیر مومن - از نبودن عزیزانشان نگران می شوند وبرایشان غیر قابل تحمل است. ولی مومنان عقیده دارند که خدا به یاد همه است و مصلحت همه را در نظر می گیرد و هیچ کس را فراموش نمی کند.

در همه مشکلات این نیروی الهی هست ولی شیطان همیشه تاریکی ها را زیاد می کند و می خواهد انسان را مایوس کند. ولی باید با شیطان دشمنی کرد و به حرفش گوش نکرد.

حق یارتان

تا بعد

سلام بر همه دوستان

به آینده بنگرید

خیلی ها آینده را ده سال بعد یا بیست سال بعد می دانند ولی آینده یعنی آخر کار، وقتی شما چند سال زخمت بکشید و خانه ای بسیار مجلل بسازید ولی بدانید که پس از ساختن و اتمام خانه یکباره آتش گرفته و نابود خواهد شد چکار می کنید آیا انگیزه ساختن خانه را خواهید داشت.

انسانها ترجیح می دهند دباره آینده فکر نکنند چون نوعا دچار سر در گمی می شوند و آینده را مبهم و غیر قابل پیش بینی تصور می کنند به همین دلیل ترجیح می دهند که آن را مسکوت گزارده  و در باره آن اصلا فکر نکنند تا یکباره با آن مواجه شوند. ولی این روش روش عاقلانه نیست.

باید با واقعیتها روبرو شد و شحاعت قبول واقعیت را داشت. اینکه در آینده ما مرگ پدیده ای قطعی و هیچ کس را از آن گریزی نیست. پس باید به مرگ و بعد از مرگ اندیشید. ولی انسان بعد از اندکی تامل درباره مرگ و بعد از مرگ ره به جایی نمی برد. پس چکار باید کرد؟

باید از بدیهیات شروع کرد. خوب باید فکر کرد اصلا چه کسی منو این عالم آورده. و باید از طریق او مرگ و بعد از مرگ را باخبر شویم. و این معما ادامه دارد...

هرچه بخواهید همان را می یابید

دنبال هرچی هستید همان را هدیه کنید به زودی آن  را خواهید یافت. اگر می خواهید دیگران به شما محبت کنند و احترام شما را نگه دارند ابتدا شما به دیگران محبت کنید و احترام آنها را نگه دارید بزودی احترام همه نصیبت خواهد شد و همه به شما محبت خواهند کرد.

سلام بر یاران

آفرينش به دنبال هداف خود هست

جواني را مي بيني كه بسيار خوش تيپ و زيبا و دوست داشتني و خودش هم متوجه هست كه زيبا و دوست داشتني هست و به آن مي نازد ولي گذر زمان از آن طراوت و خوش تيپي فقط يه عكسي برايش باقي مي گذارد به طوري كه وقتي خودش هم نگاه مي كند باور نمي كند كه خودش همان زيبا و دوست داشتني بوده است. مقصر كيست؟

آفرينش با همان هدفي كه اين جوان را در  برهه اي از زمان زيبا قرار داده بود با همان هدف وي را به جلو برده و چهرهء ديگري به وي داده است. ولي وي چون نمي تواند در چهره جديد هدف آفرينش را درك كند افسرده مي شود كه چرا ديگر آن قيافه دوست داشتني را ندارد.

آفرينش به دنبال هدف واحد و خاصي است اگه كسي آن را درك كرد در تمامي مراحل آفرينش به راحتي زندگي مي كند و لذت مي برد چون مي فهمد آفرينش هوشمند و هدفمند و ... است ولي كساني كه هدف آن را درك نكرده اند هميشه نگران و افسرده خواهند بود چون تمام دلبستگي هايي كه دارد در گذر زمان تغيير خواهد كرد و در نهايت محل زندگي وي از اين دنيا به آن دنيا منتقل خواهد شد كه چيزي از آن نمي داند .

راه چاره چيست؟

راه چاره همراهي با آفرينش است و تفسير آفرينش به همان طريقي خود بيان نموده است آفرينش به انسانها پيغام مي دهد كه اي انسان تو مسيري را شروع كرده اي كه نهايت ندارد و الان در آغاز ميسر هستي پس بايد با دستورات داده شده حركت كني تا در ادامه مسير دچار مشكل نشوي.

وقت ياران خوش

در كتابخانه 2

اما مشكل اون مراجعه كننده به كتابخانه كه در هر صورت - بي ساماني و ساماند هي كتابخانه - از هدفش باز مانده بود. اين است كه رسيدن به هدف از هنگامي شروع مي شود كه انسان احساس خستگي و بي حالي مي كند يعني توقف او در كتابخانه و احساس خستگي و بي حالي، وضعيتي است كه براي همه انسانها اتفاق مي افتد و اغلب آنها - مثل همين مراجعه كننده - به محض احساس خستگي از پيگيري هدفشان صرف نظر نموده و ناكام بر مي گردند ولي عده كمي به دنبال راه هايي مي روند كه بر خستگي و بي حالي غلبه نموده و هدفشان را دنبال كنند و همينها عاقبت موفق مي شوند به همين دليل آرزو كنندگان زيادند ولي كساني كه به مقصد رسيده اند بسيار كم هستند.

اما انسانها در اهداف مادي به بي حالي و خستگي اصلا توجهي نمي كنن و هدفشان را پيگيري مي كنند كارمندي شب تا دير وقت بيدار بوده صبح با خستگي و بي حالي از خواب بلند مي شود و خودش را به اداره مي رساند و به خودش فشار مي آورد چون مي داند اگه به موقع سر كار حاضر نشود مزاياي ماديش آسيب خواهد ديد.

ولي انسانها براي اهداف علمي و معنوي حاضر نيستند اندكي به خود فشار بيآورند همون كارمند را تصور كنيد كه براي رفتن به اداره - عليرغم خستگي - بيدار مي شود و سر كار مي رود ولي براي نماز صبحش هزاران بهانه مي آورد كه خدا نخواسته ما خودمان را به سختي بياندازيم.

اين براي آن بود كه عزيزاني كه به دنبال رشد علمي و معنوي خود هستند بدانند كه اگه در اين مسير به خستگي و بي حالي تكيه كنند از مقصد باز خواهند ماند و البته در اين صورت محيط و جامعه و دوستان و خانواده را متهم خواهد كرد كه مانع رشد او شدند مانند مراجعه كننده به كتابخانه كه بي نظمي كتابخانه را مانع رشد خودش مي دانست ولي ديديم كه در عصر سامان گرفتن كتابخانه هم او توفيقي به دست نيآورد.

به همين دليل انسانهاي بزرگ اهداف علمي و معنوي خود را پيگير هستند چه جامعه ساماني داشته باشد يا نداشته باشد و افراد ضعيف هميشه از رسيدن به اهدافشان باز مي مانند چه جامعه سامان داشته باشد يا نداشته باشد.

به همين دليل زندگي بزرگان هميشه براي انسانها عادي، پديده اي خارق العاده و باور نكردني است و آنها به اين زندگي نامه مثل داستانهاي تخيلي نگاه مي كنند چون اگر خودشان در يكي از صحنه هاي مشابه زندگي اين بزرگان قرار گيرند اصلا نمي تواند رفتاري كه اون بزرگ در آن وضعيت از خودش نشان داده نشان دهند.

حق يارتان


در كتابخانه

وارد كتابخانه شد و كتاب مورد نظرش را سفارش داد ولي كتابدار وارد نبود و كتابخانه هم نظمي نداشت دانشجو ساعتي منتظر ماند تا بالاخره كتابش به دستش رسيد ولي انتظار زياد شور و علاقه اش را از بين برده بود و او ديگر حالي براي مطالعه نداشت كتاب را تحويل داد و از كتابخانه بيرون آمد. مشول كتابخانه كه شاهد اين ماجرا بود تصميم به اصلاح اين وضع گرفت او در مدت يك سال تونست كتابخانه را ساماندهي نمايد و يه كتابدار حرفه اي را استخدام كند بعد از سامان گرفتن كتابخانه مراجعه كننده قبلي دوباره وارد شد و كتاب مورد علاقه اش را سفارش داد و كتاب را بلافاصله تحويل گرفت و مشغول مطالعه شد ولي بعد از يك ساعت خسته شد و مطالبي را كه در نظر داشت ياد بگيرد ياد نگرفته كتاب را تحويل داد و از كتابخانه خارج شد.

نتيجه:

1. او در هر دو زمان مراجعه به كتابخانه به يك اندازه در كتابخانه توقف داشت.

2. او در هر دو مرحله مطالب مورد علاقه اش را ياد نگرفته از كتابخانه خارج شده بود.

3. تلاشهاي يك ساله مسئول كتابخانه كمكي براي رشد او نكرده بود.

به نظر شما مشكل كجاست؟


اول ميسر

ما هم اكنون مسيري را شروع كرده ايم كه انتها ندارد. يعني انسان آغاز دارد ولي پايان ندارد. و اين زندگي دنيايي بخش بسيار كوچكي از مسيري است كه در پيش رو داريم. پس بهوش باشيم كه در اين مدت اندك مسير آينده خود را درست تعيين كنيم و براي زندگي سعادتمندانه در مسير بعدي امكانات و آمادگي هاي لازم را كسب كنيم.


وقت ياران خوش

دلگرم باشيد

انسانها در هر موقعتي و وضعيتي احساس دلسردي ميكنند هر چند ممكن است خود را براي ديگران پر انرژي و سرحال نشون بدن ولي در درون خود دلسرد هستن. علت اين راز آن است كه خود را از ريشه و اساسي كه بدان متصل هستند  جدا مي دانند در حالي كه انسان به مانند لامپي كه به منبع انرژي متصل است تا زماني كه وصل است نوراني است وقتي كه ارتباط قطع شود لامپ هم خاموش خواهد بود. براي اينكه هميشه با نشاط و در حال رشد و نمو باشيد بايد رشته ارتباط خود را حفظ نماييد و اين رشته را شما نمي توانيد متصل نگه داريد چون اصلا آن را درك نمي كنيد به اندازه اي فكر مي كنيد اصلا ارتباطي نداريد بديهي است وقتي رابطه اي را تشخيص  ندهيد چطور مي توانيد در حفظ آن تلاش كنيد بايد به همان منبع انرژي كه آفريننده شماست رجوع كنيد كه راه حفظ اتصال و ارتباط دايمي را بيان نموده است. اگه اين اتصال محفوظ بماند شما هميشه دلگرم هسيتد و وجودتان براي ديگران دلگرمي خواهد داد و مهم تر اينكه در دنياي بعد شما هيچ احساس غربتي نخواهيد داشت. چون به منبع انرژي و نور متصل هستيد. ...

وقت ياران خوش

پي كار خود باشيد

تا كنون در بيمارستاني بستري شده ايد؟ بيمار در بيمارستان در كنار ديگر بيماران خوابيده، ولي دخالتي در كار بيماران ديگر ندارد زيرا مي داند اولا خودش گرفتار است دوما كاري براي آنها نمي تواند انجام دهد اگه بخواد به مريضي هم كمك كند پزشك و پرستار اون مريض را خبر مي كند كه به داد اون بيمار برسند.

واقعيت اين است كه وضعيت ما در جهان مادي مانند وضعيت آن بيمار است. دنياي مادي با تمام مشغله هايش روح مارا بيمار نموده و اطرفيان ما نيز اغلب به همين مرض مبتلا مي باشند لذا هيچ كس به فرد ديگري در رفع اين مرض نمي تواند كمكي بكند مگر اينكه پزشك او را خبر دار سازد. ولي اگه پزشك قبلا نسخهء سلامتي بيمار را نوشته باشد ولي مريض بي خيال به نسخه او باشد شما جكار خواهيد كرد؟. مي دانيد طرف سرطان دارد و اين بيماري او را به زودي از پاي در خواهد آورد ولي او بي خيال به توصيه پزشك خود است.

به همين دليل قرآن فرياد مي زند كه اي انسانها ثروتها و كسب و كارها و زندگي مادي شما را از مسير آينده غافل نسازد شما به زودي تمامي اينها را پشت سر گذارده و به تنهايي وارد عالم ديگري خواهيد شد ولي متاسفانه هيچ كس به فكر آزادي خودش نيست هيچ كس نمي خواهد آينده خود را بيمه كند. ولي شما سعي كنيد از اين بيماران نباشيد . در اينجاست كه حافظ شيرين سخن توصيه مي كند كه :

صحبت عافيتت گرچه خوش افتاد اي دل

جانب عشق عزيز است فرو مگذارش

او كه عاشق ما بوده و هست و ما را با عشق آفريد و به همه موجودات برتري داد عاقبت ما را به حضور خود  فرا خواهد خواند پس جانب عشق او را فراموش نكن و حق عشق و ارادت او را ادا فرما.


وقت ياران خوش




يا حسرة علي العباد

براي او

او همه چيز را براي انسان آفريد و انسان را بر آنها مسلط ساخت ولي انسان را براي خود اختصاص داد. و به انسان  توصيه كرد كه از  تمامي امكانات عالم استفاده كن ولي خودت براي من باش. ولي انسان از همه امكانات عالم استفاده مي كند و از او نيز مي خواهد تا به وي كمك كند تا بهتر بتواند از اين امكانات استفاده كند. به جاي اينكه عالم را وسيله براي جلب رضاي او بكند ، او را وسيله قرار مي دهد تا از عالم بهتر استفاده كند.

وقت ياران خوش

نزديك تر بياييد

از روزي كه انسان پاي به عالم مي گذارد رشدش را شروع مي كند و هر لحظه ديد جديدي از آفرينش نصب او مي شود. ولي اين حركت و رشد نسبت به پديده هايي كه در عالم هست و انسان مي تواند به آنها برسد بسيار ناچيز است. به همين دليل براي انسان راه هايي توصيه شده كه به وسيله آن حركتش را سرعت دهد و بيشتر از حقايق هستي بهره مند شود. عبوديت و مسائل حلال و حرام يكي از اين توصيه ها براي هموار شدن مسير است كه انسان بدون موانع مسيرش را به سوي كمال بپيمايد. مسائل مستحبي نيز افزاينده سرعت تلقي مي شوند مثلا نوافل يا نماز شب سرعتي را به انسانها مي دهد كه قابل تصور نيست. در حديثي وارد شده كه بنده اي كه دايما نوافل را به جا مي آورد به جايي مي رسد كه چشم خدايي پيدا مي كند گوش خدايي پيدا مي كند و ... تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل. كسي كه در اين دنيا ديد خدايي پيدا كند در آخرت از چه نعمت هايي متنعم خواهد شد. ...

وقت ياران خوش

شير خواره باشيد

شير خواره اي را تصور كنيد كه تازه متولد شده و از عالم جديد چيزي نمي داند و قدرت دانستن و فهميدن هم ندارد. همين اندازه بلد هست كه گريه كند و لبانش را براي شيرخوردن باز كند و در شير خوردن حرفه اي است و كسي هم آن را بدو ياد نداده و اصولا او در اين دوره از زندگي فرصت و توانايي يادگير ندارد. ولي همين يك عمل (شير خوردن) عامل بقاي وي و ورود او به دوره بعدي زندگي است.

واقعيت اين است كه اطلاعات ما نسبت به مسيرهاي بعدي زندگي به اندازه اطلاعات همان كودك شير خواره است نه فرصت و نه توان درك مراحل بعدي را در مرحله قبلي نداريم ولي آفرينش با ظرافت خاصي انسانها را گام به گام جلو مي برد و با وارد شدن به مرحله بعدي شناخت و درك وي از آن مرحله كاملي مي شود. مثلا ما در باره ملايكه و روح قدرت درك و توانايي (در اين مرحله نداريم) و تلاش و تقلا براي درك آنها در اين مرحله از زندگي به جايي نخواهد رسيد. به همين دليل بايد مانند آن شير خواره بود و به آفرينش اعتماد كرد و جلو رفت. به همين دليل افرينش براي هر انساني در هر مرحله روش هاي ساده اي را در نطر گرفته كه ضامن رشد و ارتقاي وي براي مرحله بعدي است. اينكه دروغ نگوييد خيانت نكنيد، به دنبال كارهاي حرام نرويد، وظايف ديني را به خوبي و با دقت انجام دهيد، ديگران را اذيت و آزار نرسانيد، به دنبال رفاه و آسايش ديگران باشيد و ... همه دستورات ساده اي هستند كه رشد و تكامل ما را براي ورود به مراحل بعدي به دنبال خواهد داشت. ولي تفاوت ما با كودك شير خوار آن است كه آفرينش براي او مادر دلسوزي در نظر گرفته كه او را در (شير خوردن) كمك مي كند و در كنار وي هست.

ولي الان شما هم شيرخواره هستيد و هم بايد مادر مهربان خود باشيد يعني نفس خودتان را از بازيگوشي بر حذر داريد و او رابه وظايفي كه آفرينش براي رشد او در نظر گرفته موظف بداريد. ولي اغلب انسانها اين دو نقش را با هم نمي توانند ايفا كنند برخي ها شيرخوارگي خود را فراموش مي كنند و تصور مي كنند در اين مرحله كه تا اندازه اي رشد جسمي آنها كامل شده قدرت درك و فهم معادله هاي پپچيده آفرينش را دارند و در حالي كه چيزي نمي فهمند فكر مي كنند همه چيز مي فهمند و در اثر فهم ناقص خود براي خودشان مسير رشد در نظر مي گيرند ولي به جز محروم شدن در مراحل بعدي نتيجه اي برايش او نخواهد داشت. مثل آنها مثل مادري است كه براي كودكش به جاي شير غذاي مقوي بدهد مي توانيد حدس بزنيد چه بلايي سر اين كودك خواهد آمد.

و برخي هم نقش مادر بودن را فراموش مي كنند و نفس خود را در انجام هر كاري كه نفس دوست دارد ازاد مي گزارند و به كلي مسير تكامل خود را ضايع كرده و به صورت ناقص الخلقه باقي مي مانند و به زودي از وضعيت خود باخبر خواهند شد ولي فائده اي به حال آنان نخواهد داشت.

الان به راحتي مي توان معني سوره عصر را فهميد كه مي فرمايد:

قسم به عصر تمامي انسانها در خسران و زيان هستند (يعني خود را از تكامل در مراحل بعدي محروم مي كنند) مگر كساني كه ايمان اورده (يعني نظام آفرينش را يك پارچه مي دانند و براي آن يك مدير قائل هستند) و كارهاي شايسته (همان كارهايي كه از سوي مدير آفرينش به او دستور داده شده) انجام مي دهند. و دعوت به حق مي كنند و دعوت به صبر مي كنند (يعني عجله نكنيد به مرور كه در نظام آفرينش پيش برويد تكامل خواهيد يافت و دركتان از آفرينش بيشتر خواهد شد.

وقت ياران خوش

براي دوست گرامي ياشار: به دنبال كشف خود باشيد

جستجو يكي از خصايص ذاتي انسانها است همه مي خواهد به مطالب جديد، اطلاعات جديد، جاهاي ناشناخته دسترسي پيدا كنند. اما پيشنهاد اين است كه شما به دنبال كشف خود باشيد.

شايد فكر كنيد اين جمله يك معما است، نه اينطور نيست. يك جمله ساده است ولي شما را به عالم راز وارد مي كند و شما از اين عالم پر راز و رمز مي ترسيد. چون هيچي درباره اش نمي دانيد باينكه باشماست. و خودتان هستيد. نمي توانيد بگيد كه خود را نمي شناسيد چون واقعيت خنده داري است انسان خودش خودش را نشناسد و نه مي توانيد بگوييد خودتان را مي شناسيد چون واقعا نمي شناسيد.

نمي دانيد در وقت خواب كجا هستيد. چرا برخي موقع خواب مي بينيد و برخي موقع خواب نمي بينيد ؟ چرا نمي توانيد با اراده خود در خوابهايتان نقشي ايفا كنيد؟ شما به كجا مي رويد؟ از آينده خود چه خبر داريد؟

اگه مي خواهيد به درون خودتان سفري بكنيد خودتان را زياد به زحمت نياندازيد به قرآن مراجعه كنيد چون قرآن هم از گذشته شما دقيقا خبر مي دهد و هم از آينده شما با خبر است.

قرآن مي گويد ما بر اساس رازي كه فقط خودمان مي دانيم و بدان واقف هستيم تصميم به خلق شما انسانها گرفتيم و مقام والايي به شما داديم ولي شيطان كه از مقام و موقعيت شما با خبر گرديد و آينده شما را مي توانست پيش بيني كند ناراحت شد و اعتراض كرد كه چرا آينها بر من مقدم كردي؟ من در دفاع از شما برخورد سختي با شيطان كردم و او را از درگاه خود راندم. ولي او از من خواست كه پاداش خدمت هايش را بدهم ، من هم براي اينكه در حق كسي ظلمي نمي كنم به شيطان گفتم : هرچي مي خواهي بخواه. ولي او چيزي براي نجات خودش نخواست چيزي كه خواست ابزاري براي سر نگوني شما انسانها بود من هم بهش دادم ولي اتمام حجت كردم تو انسانهايي را مي تواني به دنبال خود بكشاني كه خودشان با اراده دنبال تو بيايند. ولي انسانهايي كه به سوي من بيايند تو نمي تواني تاثيري در سرنوشت آنها داشته باشي.

بعد به انسانها هشدار داد كه اي انسان اين شيطان دشمن شما هست و هيچ وقت دوست شما نخواهد بود چون سرنوشت او به خاطر شما دگرگون شده او مي خواهد سرنوشت شما را دگرگون سازد. مواقب خودتان باشيد و به من اعتماد كنيد تا از شر شيطان در امان بمانيد من ملائكه خود را براي ياري به سوي شما مي فرستم آنها هميشه باشما هستند و شما را كمك مي كنند اگه در اعتماد به من ثابت قدم باشيد هيچ ترسي و اندوهي در دنيا و آخرت نخواهيد داشت (ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكه) و وارد بهشتي خواهيد شد كه تمام لذتها در آنجا براي شما بدون هيچ دردسري فراهم هست.

آيا انسان مي تواند شيطان را ببيند؟ آيا نداي ملايكه مي شنود؟ ولي شيطان و ملايكه با ما در ارتباطند ولي ما خبر نداريم و اي بسا هزاران خبر در درون ماست كه خبري از آنها نداريم.

پس براي كشف خود به قرآن پناه ببريد و با خدا صميمي باشيد تا كم كم از خود آگاه شويد و مسير آينده براي شما روشن گردد و از دشمنان در امان بمانيد.

حق يارتان

تا بعد

salam


با خود باشيد

آيا مي دانيد هر لذت و خوشي كه با ابزار و افراد نصيب انسان بشود با از بين رفتن ابزار و افراد آن لذت و خوشي هم از بين خواهد رفت اما لذتي كه انسان با ياد و ذكر و شكر معبود خودش مي برد چون انسان و معبود هميشگي هستند اين لذتها هم هميشگي خواهد بود و بعد از مرگ هم ادامه خواهد يافت. حافظ شير سخن هم همين مطلب را خوش بيان نموده است:

اوقات خوش آن بود كه با دوست به سر رفت

باقي همه بي حاصلي و بي خبري بود

شما انتخاب شده ايد

آيا مي داني در هنگامي كه نطفه هر انساني منعقد مي شود چند هزار احتمال براي بوجود آمدن يك انسان وجود دارد اگر بگوييد يك ده هزارم. پس بايد بدانيد كه همان شانس يك ده هزارم را آفرينش نصيب شما كرده و شما را از ميان ده هزار نفر ديگر شايسته وارد شدن به عالم خلقت تشخيص داده است. و براي تو وظايف و امكاناتي را فراهم آورده تا به سوي مقصدي كه آفرينش برايت در نطر گرفته رهسپار شوي و تو  بعد از اينكه از اين مسافرت بازگشتي تمامي رازهاي نهفته در انتخاب شدنت و همچنين هدفي را كه برايت در نظر گرفته شده خواهي فهميد پس كمي صبور باش و به مدير هستي اعتماد كن .

وقت ياران خوش